الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً توبه97 به ابجد 22شیطان22عمر22ابابکر22بدبختی22مقصر22دشمن اسلام22عمر 22ابابکر22گنده لات22شرور22نابکار22قلدر22منافقان22 مجرمان22شیطان22عمر 22ابابکر22سست ایمان22عمر22گنده لات 22شرور 22نابکار22قلدر22نابحقه22 ناخلفه22درآتشه22دوزخه 22نابکار22دینها22دروغ22کلک22نیرنگ22 مکارا 22روباه22لواط22 ایدز22فاحشه22تباهی22بدیها22آلوده22 عمر22شیطان22 ابابکر 22 بدبختی 22ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و آرزوی خلافت را به گور بردسیاهی لشگر نیاید به کار که یک مرد جنگی به از صد هزار ظالم 971 - 430 مقصر= 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 مرگ کافر 541 ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و آرزوی خلافت را به گور برد همه ناحقها دوسال خلافت نکرده از دنیا می روند قتی سلاح را از بسیجی بگیری مجبور است با قلم جهاد کند {مداد العلماء افضل من دماء شهداء} نساء 44 کسی که دانای بقرآن است ولی خریدار ظلالت می خواهند اهل ایمان را نیز گمراه کنند خوارج حافظ قرآن و نماز بودند و همیشه هستند چون ولایت حق555-541 فتنه ها = 14 معصوم نمی شناسند اهل شیطانند{ تنها راه نجات دین اسلام }1312-1202 سه خلیفه = 110 علی 110دین الهی110 جلوه الله 110 حامیان 110 دین الهی110 نگین دین الهی 110ماه دین110علی110ولی دین 110«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ» (المائده آیه - 55+55=110 دین الهی 110 ) علی 110پلیسی110نامت صدو ده یا علی حقا پلیس عالمی پلیس110شیعه یعنی مذهب الله محمد 110 وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا اگر مذهب شما حق میباشد لطفایک آیه از قرآن نام مذهبتان بیاورید
پيغام مدير
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست تقدیم به روی ماه عالم مهدی موعود منجی تمام عالم هر که منجیست خدا یارو نگهدارش باد هم که عیسی و موسی محمد باشد طراح و نوسینده حجت اله عرفانیان مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست به ابجد خانواده محترم پیامبر583 پادشاه اصلی عالم 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583پادشاه اصلی عالم 583به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583 583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 میشود 385 شیعه 385 74 فرقه گمراه دین اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدبه ابجد 245 دینه بحق الله 245 افق دین اسلامه حق245اسلامه حق245 فاطمه +علی =245 علی110+135فاطمه=245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245 بسم الله الرحمن الرحیم 786- 541 عمر ابوبکر =245 اسلامه حق 245حکم الهی دین الله245 فاطمه 135+110 علی=245 اسلامه حق 245 سلطان سریرولایت علی قل انماولی یکم الله علی245مدار245مراد245 ما شیعیان فقط اهل بیت پیامبر را دوست میداریم و از کفار قریش بیزاریم به ابجد با قاصبان اهل بیت 786-245 اسلامه حق 245 علی فاطمه =541 عمر ابوبکر 231 باقاصبه دین الله231 ابوبکر231 راه دزدی231 فلسفه دین الله 385شیعه 385 حرفهای حسابی 385راز اهل عالم 385فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202 بلغ اولا بکمالهی کشف دوجا به جمالهی حسنت جمیعو خصالحی صلو علیه و آلهی حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تا به شانه بود علیا"علیا"یا علی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است بوود نام مولاء الهی بحق که وصی مصطفی مرتضایی بت شکنی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است
اسلام نجاتبخش 1488 - 1202 عمر ابوبکرو عثمان = 286 یعنی 286 عید محمد علی 286 به ابجد 12منتخب12 اسلام 12 حق 12اخلاق12 نجاتبخش 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12هوا 12 ساعت 12 ماها 12 قلب 12جانها 12حم 12 گل گل12 دلی که نیست حب علی سنگ است چرا که نور وی و نور حق هماهنگ است مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست وصی بحق محمد سلام سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ سلام بر جمال حیدر کرار اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیسو حیل دیو مسلمان نشود فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 به هزار نام خدا قسم 1000به ابجد محمد مصطفا 92 قسم = 1092 منهای ابجد سه خلیفه کن 1202- منهای 1092 = 110مولا و مقتدای عالم علیست افتخار دین 1346- 1202= 144 ضرب 12 امام در خودش 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" و لا تفرقو 144 گمراه دین 310 عمر 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق 310بفریبی ها310مکرن310 کفری 310گمراه دین310عمر 310منکر310 نیرنگ310عمر310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی 310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310 نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310ناهنجار 310پلیدی بقاصبانی 310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 با اهل منافق 310 اهل دین دین عدوالله 310عمرفاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310 مفسدین به جهان310 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310 310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310بفریبیها310 مکرن310 کفری310گمراه دین310عمر 310قاصبه دین الله310 فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 اهل بی مغز بدین 231ابوبکر 231با قاصبه دین الله 231 لانه جاسوسیه 231 قاصب ابله 231231محکومان بدین 231ادیانی جعلی باطل 231 دو رویه 231 یا ابوسفیانی 231 نفاق231 فاسق231 اهل بقاصب231یا اهل مفسد 231 اهل نامرد 231 محکومان بدین231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231 با جاهلا نادان ملحد 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 یا ابوسفیانی 231لانه جاسوسیه231 ادیانی جعلی باطل 231 دورویه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر نابحق دینها 231 بااحمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231ابله بکل عالم 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 احمق ملحد 231 اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 بکودن احمق 231 دین حرام الهی 231 نفاق 231 عصیان 231 فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم - 310 عمر =661 عثمان -231 ابوبکر =430 مقصر به ابجد (ریاست کفر )971 ظالم میباشد 971-661 عثمان = 310 عمر310 با قاصب دین الهی 310 عمر 310 منکر 310 حرامیان 310 کفری 310 عمر ابوبکر231+ 310عمر 310ناحق عالمی = 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویند فقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541گمراه دین بناحق دینها 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541
گوهر بهر ولا علي آئينه تمام نماي قائم آل محمدي حقا که تو داماد احمدي گنج نهان بارگه کبريا علي زير نگين توست همه ما سوا علي هفت آسمان به درت سجده ميبرند اي خاک پاي جا نمازت توتياي چشم عارفان علي اي نور جاودانه ارضو سماء حسنه خدا در آءينه ات جلوه ميکشد جلوه نماي مکتب شيعه مولاءعليست اي جلوه گاه نور جمال کبرياء يا علي هم آئينه رسالتو هم آئينه امامتي اقيانوس نبي بحر کرامتي هم آئينه خدا در قيامتي جانم به فدايت که بهر عنايتي روزه پيروزي به کعبه علي دوشه نبي روز ه محشر هم لواي حمد بر دوشه علي کيست در اين تصوير در آئينه احمد علي شب نشين عرش بوده پرده دار عالمي با نبي همراز سبحان الذي اسري علي پرده دار لو کشف مولاء عليست پاک ميکرد اشک را تا سحر مولا علي غربت نيمه شب او که خشمش بود خود آئينه غمها علي صهر ابن عم وصي مصطفي حله پوش هل اتايو انماست بت شکن در کعبه بر دوش نبی وارث کل تمام انبیاست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولا عليست صاحب لاسيف بر ارباب معرفت دين خدا قابل تشريف قول لافتي مولا عليست در حرم همچون خليل الله گشته بت شکن آنکه پا بنهاده بر دوش نبي دوره خاتم تا به شانه یا علیا" یا علیا" یا علیست آتشه عشقي که ابراهيم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علي شاهنشه سرير ولايت علي از انما ولي يکموالله برتر از عالم خداست نايبش تنها عليست وارث کل تمام انبياست دوست دارد خدا زيبا علي در رکوع بخشیدانگشتر به سائل شاه مردان شیر یزدان این علی در باغ نبي باغبان چشمه کوثر سه قايتي شاهراه حق تو هستي در سلوک کاينات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش حل اتایو انما وارث گنجینه سره قضاء قابل تشریف قول لا فتی مولاء علیست با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روزه غدير خم نور حق پيدا شد وز جهازه اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيداشد حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم با به شانه بود عليا" عليا" يا علي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا بارها گفت محمد که علي جانه منست هم بجانه عليو جانه محمد صلوات به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم در نشستي که با احبا بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزش ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود شير حق تا ديد دستو پهلويش کبود دستو پهلويش چرا کشته کبود حضرت محسن شهيد اين ولايت گشته بود شش ماه نبود ميخ سه شعله در رفت بر گلويش شد کبود اولين شهيد ولايت فاطمه با علي حضرت محسن بود کشته شد زهراي اعطهر زان سبب گفته در قرآن تمامه آيه ها والله و بلله همه حق با عليست آتش زدن به خانه ي مولا بهانه بودمقصود خصم كشتن بانوي خانه بوداز آن همه سفارش پيغمبر خداپاداش دوستي با علي تازيانه بود در نشستي که با احبا ء بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزشه ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود اسوه تقواي و ايمانه ناب قائمه آل محمد ياور زهرا عليست چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا خدا وند کعبه را مکعب آفريد تا نام مبارک و شريف خود با پنج تن آل عبا ء خانواده رسولخدا هر نام يک طرف کعبه باشد در زمينو آسمان نام آلله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه برروي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش حسن باشد شهيد ذرات قدم دوره علي پنج تنه آل عبا ميگردند در شاديو غم دوره علي ميگردندحجاج ندانسته و يا دانسته در طوف حرم عشق همه دوره علي ميگردند اين حجر نصب عهدش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است 7+5=12 .... دست را خدا 5 آفريد مثله قلبت تا که هم گمراه نشيد دست ميگويد علي با پنج تنست چهارده بند انگشت نشانه چهارده معصومه شيعه است پنج حسه لامسه در صورتت با پنج وقت نماز 5 قنوتو 5 تکبيرو 5 رکوع نماز ميت و نماز آياتو نماز عيد سعيد فطر قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عبا دست را خدا شبيع 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد چهارده بند انگشت شد پديد اي برويت هي بهانه تو نگيرخداوند در بدن انسان مثله ستاره پنج ضلعي پنج عضوء بزرگ و شريف عنايت فرموده با سرو دستو دو پا بي سرو دستم نکن اي بي نواء ميشود آن سه عضو کوچک حقيرو بي نوا اگر73 فرقه بدانند در بدن اين سه عضوء کوچک وجود دارد همين را علمه عثمان ميکنند و ميگويند حق با ماست پيامبران اوالعضم 5 نفرند نماز را در پنج وقت قرار داده اصول دين هم 5 است برگ دختان و قطرهاي دنيا هم 5 است 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضو ماليده ميشود بو گندو شرت را کم کن از سر ما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا از غسل پرسيدم حق با کيست گفت تا ميشنوي اسم سه تن پاک شو با غسل از سه پليدي سه قسمت کن بدن سرو گردن طرف راست و طرف چپ تا پاک شوي از سه ناپاک شرشان را کم کن از خاک مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميکو يد همين را ماشين پنچ چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق با منه 5 حسه لا مسه در صورت خدا نهاده چسبيدي به دو سوراخ بيني ميبيني از گوش تا چشم 5 انگشت است و از بيني تا چشم سه انگشت ميبيني بيني پائين چشم است نه بلاي آن که حق با خلفاء نيست گوش که 5 انگشت تا چشم است مساوي با چشم است کو چشم بينا و گوش شنواء حق با عليست از هر طرف حساب کني کعبه 12 ضلع دارد بنام 12 امام شيعه ابو بکر و عمر هم 12 سال بيشتر زنده نماندند و اسمشان هم ميگويد حق با 14 معصومه شيعه است اب و ب ک ر=6+عمر3+ع ث م ا ن5 =14 و مرگشان هم بعد از 12 سال مردند و مرگي زودرس نصيبشان شد و اين مرگ آبرو بر نصيبشان شد مرگشان ميگويد حق با 12 امام شيعه فرزندان پيامبر است خداوند کعبه رامکعب آفريد تا اين 5 نام شريف با نام خودش هر طرف کعبه قرار بگيرد االله محمد در زمينو آسمان نام اللله و محمد علي فاطمه حسن و حسين بنا کرد کعبه را به عشق اين 5 نور خدا دشمنه علي از خجالت بمير آنقدر حساب کن تا از خجالت بميري از ثانيه و ساعت سالو ماهو خورشيد ستاره که پنج ضلع دارد کعبه و کائنات پرسيدم حق با کيست يک صدا گفتند با هم والله و بللله حق با عليست آواز خدا هميشه در گوش دل است کو دل که دهد گوش به آواز خدا. 60ثانيه ميشود يک دقيقه نوره درخشان ولايت علي (ع)12 سوره و امامه شيعه ضربدر 5 تنه آل عبا =60 تقسيم بر 5تنه آل عبا =12 امام 60تقسيم بر 12=5 تنه آل عبا 60تقسيم بر 14= 5 تنه آل عبا 60 تقسم بر 71 فرقه تف به روي همه شان اگه بر نگردندبه درک دشمنان خدا انگار عهد بسته اند تا روز قيامت راه گمراهي را طي کنند و گوش به حق ندهند 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا = 60ضربدر 72 فرقه =4320تقسيم بر 12=360تقسيم5=72 شهيد کربلاء 4320تقسيم بر 72 فرقه =60 هم ميگويد 12 امامو 5 تنه آل عباء که از دوازده امامو پنج تنست ميگويد حق با 12 امام و 14 معصومه شيعه ميباشد يعني چهارده معصوم شيعه 17 رکعت نماز ضربدر 4 خليفه 68+4 خليفه = 72 نماز هم ميگويد خلفاء باعث شهادت ياران و فرزندان رسوله خدا سرور و سالار شهداء حسين (ع) شدند 12 امام ضربدر 17 رکعت نماز=204تقسيم بر 12=17 رکعت نماز 17رکعت نماز ضربدر14معصوم 238تقسيم بر 12 =5تنه آل عبا ء 17رکعت نماز ضربدر 5 تن =85تقسيم بر 5=17 رکعت نماز 85 تقسيم بر 4 خليفه =حق با پنج تن آل عبا و دوازده امام بود ولي اين سه خليفه بنا حق خلافت را قصب نمودند خداوند مثل ستاره بدن انسان را پنج عضو’ بزرگ و شريف قرار داد با سه عضو’ کوچک و حقير اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضو’ کوچک و حقير در بدن انسان ميباشد همين را علمه عثمان ميکنند و ميگويند حق با ماست پنج عضو’ شسته ميشود در وضو’ سه عضو’ ماليده ميشود بوگندو پاک ميکني خود را در غسل از سه عنصر پست پروست سرو کردنت اول دوم سمت راست سوم سمت چپست پاک ميشوي از سه مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا ماشين 5 چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق بامنه قلب را خدا شبيع 5 آفريد تا که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عبا. هر کس برود راه علي راه خداست جز راه علي هر رهي هم بفاست در نشستسي که با احبا بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزش ولاي علي بي کمو کاست جان حضرت زهراء بود کعبه ميگويد سخنها پنج تن آل عبا عاشقانش دور آن هفت بار ميگردند چرا 5 تن آل عبا 5+ 7دوره کعبه =12عدد جانشينان واقعي پيامبر کعبه را خدا مکعب آفريد تا کند اين پنج تن دوره کعبه هر طرف يک نام پديد در زمينو آسمان نام الله و محمد شد پديد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه آستانه سيدو سالار دين سالار شهيدان تشنه مظلوم در ب کعبه او ببين روبروي مجتبي شير خداوند زمين کعبه ميگويد همين پنج تنه آل عبا در کعبه بين با 12 ضلع کعبه بنام دوازده امامه نازنين ماه دوازده کوکب دوازده سياره دوازده آسمان ولايت علي ابن ابيطالب حواريون حضرت عيسي (ع) هم دوازده تن بودند خود حضرت عيسي و علي (ع) هم فرموده بود جانشينان پيامبر به عدد حواريون حضرت عيسي داوزده تن ميباشند به عدد اضلاع کعبه در زمان پيامبر هفت دوره کعبه 7 +7= 14معصوم صفا مره و دوره پنج تن ميگردند 7+7بار دروه کعبه و صفا و مروه ميشود 14 معصوم خانواده رسول خدا يک دست شبيه الله بود پنج حروف دارد نامه الله با فاطمه پنج تنه آل عبا ست يک دست کور نيستي نگاه کن چهارده بند انگشت داري چهارده خط انگشت داري در دو دست 28 تقسيم بر 5 =5 تنه آل عبا 28 خط انگشت در دو دستداري - 4خليفه =24 -12=12 دو بار ميگويد تو دوازده امام داري دوازده امام داري هر دو دست ده انگشت داري با دو شصت بر دهانه دشمنه مولاء نشست اگر چهارده 14 معصوم ضربدر 5 تنه آل عبا =70 تقسيم بر5تنه آل عباء =14 معصوم +12 امام =26 تقسيم بر 5=5 تنه آل عباء دست را باز کن به شکله شکل آلله بر عکس علي و عدد 7777 نوشته وسط پنج انگشت 7777 انگشتان تقسيم بر14 عشق 5پنج تنه آل عبا و 7777تقسيم بر 14 معصوم ميشود 5 تنه آل عبا در دست انسان مشت نشانه خروار است خوانده ميشود يعني 60 دوازده امام ضربدره 5 تن =60 شصت دقیقه و ثانیه هم شهادت به 5 تن و 12 امام می دهند 5ضربدر 12= 60 و انگشت شهادت را ببنديم ميشود 63 تقسيم بر 5=12 امامه شيعه 63تقسيم بر 14=5 تنه آل عبا 63 تقسيم بر 12 امام ميشود5 تن 5+12= 17 رکعت نماز چهار انگشت ميشود 64تقسيم بر 12 =5 تن آل عباء دوازده امامو پنج تنه چهارده معصوم داري انگشت شهادت ميگويد حق با آن سه تن نيست دست را باز کن و انگشت شهادت را ببند خوانده ميشود بياخ شصت ميگويد اين سه تن بياخ حق با سه نیست مارو عقربو عنکبوت سیاه کی بوود جانشینه رسو لخدا انگشت شهادت را ببند بر شصت وانگشت شهادت دست راست را در داخله اين دو قرار بده همه ميگويند اين سه خليفه نابکار بودند هم انگشت شهادت با شصت ميگويد حق با سه تن نيست دست چپ را مشت کن و انگشت شهادت و شصت را بلند کن هر کسي قبول نکند شصت را هم بلند کن ميشود تفنگ دشمنا چيزه ديگه اي هم ميبينند پنج انگشت را باز کن 74 فرقه ميگويد حق با چهار خليفه است ولي هيمن چهار خليفه ميگويد حق با 12 امامه شيعه است خداوند بند بندشان کرد تا حق با آنان نباشد 12 بند چهار انگشت ميگويد حق با 12 امامه شيعه است در باره يک دست 64 هم گفتيم 64+64 دو دست =128حسین 128 کلید دین 128تقسيم بر 5تن =25شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است 25فرقه 25شیعه25 کعبه 25 آل الله 25 با آل قرآن 25 اصل حق 25 اصل اسلام 25 ارباب جهان 25 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است تن آل عبا حق با 5 تنست 128تقسيم بر 14= 12 امامه شيعه فرزندان بحق رسوله خدا محمد (ص) محمد مصطفي هر کس حق را قبول نکند به درد لاي جرز هم نميخورد از گوش تا چشم پنج انگشت است نه سه از دماغ تا چشم سه انگشت است کو گوشه شنواو چشم بينا دماغ زير چشم است نه بالاي چشم دماغ با لاي سوراخ عمل دهان است و فقط ايندو که بعد از 12 سال فوت کردند ابو بکر و عمر حرف زيادي ميزدند عمرشان بي برکت بود و نامشان هم ميگويد حق با 14 معصومه شيعه است امام حسين (ع) روزه عاشوراء فرمود ابوبکر و عمر تا سن 41 سالگي بت پرست بودند يعني زماني که پيامبر به پيامبري مبعوث شد آنها 41 ساله بودند و بت پرست قبول نداريد دوازده و امام و پنج تن و چهارده معصوم را با 41 جمع کنيد مشخص ميشود امامام شيعه راست گفته اند پنج تن + 12 جانشينه پيامبر + 14 معصوم +41 =72 امام حسين فرمود و ما بدست خلفائ به شهادت خواهيم رسيد و نماز وچهار خليفه 17ضربدر4 خليفه =68+4=72 نماز هم ميگويد خلفاء حسين را به شهادت رساندند 72 شهيد کربلاء تقسيم بر 5 امام شيعه =14 معصوم 72 تقسيم بر 14=5 تنه آل عباء 72+72= 144 ضرب 12 امام در خودش میشود 144 به ابجد کبیر وصغیر اسلام 144 نماز هم ميگويد خلفاء حسين را به شهادت رساندند نماز که 17 رکعت است ضربدر خلفاء 4=68+4= ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تن است آنان که حق خاندان پيامبر و جانشينانه بر حقش را قصب نمودند د نماز که 17 رکعت است ضربدر4 خلفاء= 68+4= کن ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تنو خلفاء باعث شهادت حسين (ع) شدند چون حق خدا و رسول و فرزندانش را قصب نمودند بناحق اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه اثبات حقانيت شيعه در 12و 5 ثانيه 12 امام شيعه ضربدر پنج تنه آل عبا 12*5=60 تقسيم بر 5=12 امامه شيعه 60تقسيم بر معصوم شيعه 14=5 تنه عال عبا 60تقسيم بر 12=5 تنه آل عباء خانواده رسوله خدا در صورت شماپنج حس لامسه هست چسبيده اند به اين دو سوراخ بيني دماغ لا مسب از دهان هم ميشود نفس کشيد ماشين 5 چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق با منه اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه تا سه شد اين سه که پيدايش بشد بدن انسان را خداوند مثله ستاره پنج عضوء بزرگ وشريف با سه عضوء کوچک و حقير 71 فرقه اگر بدانند اين سه عضوء وجود دارد همين را علمع عثمان کرده و ميگويند حق با ماست امام 12ضربدر تنه آل عبا 5 =60 ثانيه تقسيم بر 3 خليفه =20تقسيمبر 12=5 تنه آل عبا همانطور که شيعه اين سه خليفه قلابي را قبول ندارد شيطان هم کاري کرده که 71 فرقه همانطور که ايمان 71 فرقه نسبت به حقانيت علي سست و دروغين است اين سه خليفه هم نسبت به رسوالله بي تفاوت و ستيزه جو و گينه داشتند ميدانستند که علي (ع) جانشين بر حق رسو الله ميباشد بر چه کسي در عالم ساعت و ثانيه را به نام خود خلق کرد اين را بدانيد به جلال خداوند و به دستور او نايب بر حقه پروردگار شير يزدان علي ورد زبان او را زمان قسمت روزو شبش کرده چنان سال 12 ماه است سالو برجويک هفته 14 تا 12 ساعت است روز و شبش يک روزساعت12ساعت يک شب 12 ساعت يک ساعتو 1260 دقيقه يم دقيقه 60ثانيه ضربدر 12=720تقسيم بر 12=12و 5 تنه آل عبا 720تقسيم بر 5=12و پنج تنه آل عبا 5 ضربدر12=60ثانيه تقسيم بر 5 يا 12 يا 14 حق يا 5 تن خوانواده رسول خداست تعجب نميکني 720تقسيم بر 12=60وبه 16 دليل به حقانيت خدا حق با پنج تنه آل عباء ميباشد 12 امام ضربدره 5تن تقسيم بر 14 معصوم = 5 تن آل عباء 60تقسيم بر3 خليفه کن =20تقسيم بر 12=5 پنج تنه آل عبا ءخانواده رسوله خدا 5 انگشت داري به دست با 14 بند انگشت يا خط بند انگشت به دست اين نشانه چهارده معصومه شيعه است يک هفته هفت روز و 7 شب = 14 معصومه شيعه است 7ضربدر 12 =84تقسيم بر 5=17 رکعت نماز 84تقسيم بر12=7 دوره کعبه علي3 +نماز 4=7 و 84تقسيم بر 14=7 روزو سالو ساعتو ثانيه 12ضربدر 5 =60 يک دقيقه 12 ساعت روز 12 ساعت شب چه کسي روزو شب را 12 ساعت قرار داد چه کسي حواريون حضرت عيسي را 12 نفر و جانشينان پيامبر اسلام را 12 نفر قرار داد14 معصوم +علي3 =17 رکعت نماز دوازده امام 12+5 تنه آل عبا =17 رکعت نماز علي 3+نماز 4=7 بار ميگردي بدوره شکاف کعبه علي دوازده امام براي حقانيت شيعه کافيه دستو بند انگشت جمع شوند ميشوند يک مشت دو مشت با چهارده بند انگشت در دو دست 28 تقسيم5 = 5 پنج تنه آل عبا دروه کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي کعبه را بتها شکستي پا به عرشه کبريا هر دو تو هستي رهبر شيعه تو هستي دشمنه هر بت پرستي پنج تنه آل عبا دروه کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي هر طرف دوره کعبه نامه پنج تن در زمينو آسمان نام الله و محمد هر طرف نامه شريفي بر همه عالم حريفي به شکاف کعبه بنگر تو ببين نام حيدر علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را دوره کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش بوود جانم حسن دوره کعبه 5 تنه آل عباء عاشقانش دوره آن دوره علي گرديده اند يک نام علي فاطمه حسن حسين ميگردند دوره کعبه به گرد پنج تنه آل عبا عاشقانش 7 با ر گرد خانه پروردگار پنج سطح با نام اللله دارد کعبه چرا 5 طرف داني چرا سقف کعبه نام الله چون خدا دارد پنج تنه آل عبا دوره کعبه پنج تنه آل عبا ء در زمينو آسمان نامه الله و محمد دوره کعبه علي با فاطمه و حسنم با حسين حسنه خدا کعبه شد خانه آل عباء نماز4+علي3= 7 بار بگردي دوره پنج تن و دوازده ضلع کعبه در طواف بنام دوازده امام هفت دوره کعبه و صفا و مروه 7+7=14 معصوم بر دهان دشمنه مولا ده انگشت با دو شصت بر دهانه دشمنه مولا نشست در دست شما 5 انگشت بنام پنج تن است با چهارده بند انگشت بنام 14 معصوم شيعه دست انسان از هر طرف بخواني الله و به راست علي اي اهل 71فرقه امام حسين گفت در روز عاشوراء کساني من و يارانم را به شهادت رساندند که تا سن 41 سالکي بت پرست بودند 5تنه آل عبا حديث کسا و مباهله آل عبا 5+12امام +14 معصوم +41=72 وقتي پيامبر مبعوث شد آن دو خليفه 41 سالشان بود و هنوز بت پرست بودند به 71 فرقه ميگويم از مثلت شومتان هر چه داريد اندازه اين سه تاست چه داريد نشان رو کنيد بدن انسان پنج عضوء بزرگ و شريف دارد با سه عضوء کوچک و حقير لابد ميخواهيد اين را علمه عثمان کنيد و بگوئيد حق با ماست ابو بکر چون ناحق بود بعد از دوسال مرد 2+ 10 سال عمر =12 امام شيعه فرزندان رسوله خدا حق با 12 امام شيعه بود از اين هم بگذريم نام سه خليفه ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است ابوبکر 6+3عمر +عثمان 5=14 حق با 14 معصومه شيعه است نماز که 17 رکعت است ضربدر خلفاء 4+4= کن ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تن يک شصت داري با چهار انگشت ميشود 64 تقسيم بر 12=17 رکعت نماز پنج انگشت با 14 بند انگشت بخاک افتد براي پروردگار گر نباشي بي نمازو نابکار در وضوء 5 عضوء شسته ميشوددر وضوء و سه عضوء ماليده ميشود بوگندو مسح ميکشي بر سرت شر آن سه کم شود از سرت شرت را کم کن از سر ما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا با دو پاي بوگندو گند نزن به کفشو جوراب ما عمر مگر پيامبر بود که وضوء را تغيير داد و خواهرش را حرام فرمود که ماهي يکبار حضرت ام الفضل سعالات ديني اش را از امامش ميپرسيد ايشان سه پسر براي حضرت بدنياء آورد به عمر بايد گفت اگر تو و ابوبکر بيل زن بوديد در خودتان را بيل ميزديد نه در اهل سنت و 71 فرقه ديگر را مولاء فرمود آنها وقتي پيامبر به پيامبري مبعوث شد دائم الخمر و تا سن 41 سالگي بت پرست بودند و عمر به اسرار دامادش و دخترش از خر شيطان پياده شد و نقشه غصب خلافت را کشيد مردي با هشت پدر و پولدار و گردنکش لاتي بود براي خودش ولي هميشه در مقابل مولاء کم ميآورد عمر در مقابل خواهرش هم کم آورد اين سه پسر علي هميشه دنبال عمر بودند و عواي ايشان را ميکشيدند و ميگفتند دايي منم ميآم و يارانش ميخنديدند بارها عمر ميگفت عجب غلطي کرديم علي را دعوت نموديم نمي دانستيم خواهرمان دوستش دارد عشق او با حضرت علي بود هر کار کرد فايده نداشت تا عالمگير شد و همه به عمر خنديدند و انسان در مقابل عظمت خدا به خاک مي افتد ايشان فرمود اين کار را نکنيد ووو تغيراتي ديگر مردم آيات خدا را از ياد ميبرند اين که عمر است ول معطل بعد از 12 سال مردند حق با دوازده امام شيعه بود چرا تمام دارو ندار 71 فرقه بايد رسول خدا و قرآن را رها کنند و تمام روايان اهل سنت بايد ايراني باشند آن هم کساني که دين اسلام را هنوز نپذيرفته اند فقط نويسنده بوده اند و در بين ياران عمر و عثمان معاويه حديث جمع کرده اند براي پولهاي طلاء که به آنها ميدادند مجبور بود ند صحيح بخاري احمد حنبل مردي بود تنبل صحيح مسلم ووووپس ديديد کرم از خود درخته 71 فرقه خجالت بکشيد اگر من بجاي شما بودم همين الآن يک طناب بر ميداشتم يا حق را ميپذيرفتم يا خودمو دار ميزدم امام جمعه پليد از خر شيطان بيا پائين و با شجاعت از شرک خودت برائت بجو فاطمه دختر خطّاب بودفاطمه دختر خطّاب که به دست برادرش عمربن الخطّاب مسلمان شد. فاطمه دخترخطّاب يکي ازبهترين زن دراسلام بود که باحکمت خود جلو بزرگترين دشمنان خدا ودين که قوم قريش بود ايستادگي کرددرميان اقوام قوم قريش شديدترين دشمن اسلام بودند وازجورظلم وستم آنها مسلماني درامان نبودولي فاطمه که زني شجاع بوددر برابر آنها اسلام خود را آشکارنمود. فاطمه بنت خطاب درخانه پدرخود خطاب بن نفيل الخطاب بزرگ شده ودرميان قوم خود يعني قريش داراي قدرومنزلت بسياري بود اوزني با عزت ، بااخلاق وباشخصيت بود. فاطمه ازدواج کردبا سعيدبن يزيد بن عمره بن نفيل . زندگي بسيار آرام وبا سعادت باشوهرخودداشت به همسرخودبسياراحترام قايل بودواورابي نهايت دوست مي داشت. فاطمه زني عاقل ،دانا وخوشرو وشجاعي بودکه وقتي نورايمان به قلبش جا گرفت صادقتروقوي ترازاوزني نبود هنگامي که رسول الله صلي الله عليه و سلم اورابه دين مبين اسلام دعوت نمودند بدون چون وچراباتمام وجود پذيرفتند چون مي دانست که ازتاريکي وظلم سياهي به روشنايي ونورقدم برمي دارد. فاطمه ازمسلمانان اوايل بود. فاطمه هنگامي اسلام آوردکه شوهرش اسلام آورده بودبه دست صحابي جليل به اسم خباب بن الارت رضي الله عنه خباب بن الارت همسرفاطمه رانزد رسول الله صلي الله عليه و سلم بردندومسلمان شد شهادت به خداورسول خداآورد موقعي که سعيدهمسرفاطمه به خانه آمد براي فاطمه تعريف کرد که چه طورايمان واسلام آورده ومسلمان شد. فاطمه وقتي حرفهاي همسرش شنيد با جان ودل نزد رسول الله صلي الله عليه و سلم رفت وايمان آورد وبه دين حق پيوست. فاطمه دختر خطاب بعدازحضرت خديجه کبري وام الفضل زن عباس ابن عبدالمطلب واسماء دخترابوبکرچهارمين نفراززنان بودکه اسلام آورده اند" مشرکين قريش همينکه باخبر مي شدند که يک نفرايمان آورده ووارددين اسلام شده آنقدرآزارواذّيت به آنها مي رساندند که ازشدت رنج ودردآن شبيه روغن خوش زدن درروي آتش بود. ولي باآن همه آزارواذيت وقتي نورايمان به قلب آنها جا مي گرفت ومسلمان مي شدند وبه دين اسلام وبه خداو رسول الله صلي الله عليه و سلم ايمان مي آوردندوبا تمام قوا مقاومت مي کردندوبا آن همه شکنجه ازايمان راسخ خود ازاسلام برنمي گشتند به همين خاطربعضي ازمسلمانان اوايل ازجورستم وآزارواذيت مشرکان اسلام خودرا پنهان مي کردند درميان مشرکان مکّه عمرهنوزاسلام نياورده بودواودشمن سرسخت دين اسلام بود. خواهرش فاطمه مي دانست که اگربرادرش عمربداند او وارد دين اسلام شده اوراآزارواذيت مي رساند واسلام خودراپنهان نگه داشته بودوليکن بوي اسلام وقدرت ايمان مثل بوي مشک وعنبرهمه جا را پر کرده بود و پنهان نگه داشتن ايمان واسلام بسيار مشکل بود. يکي ازروزها عمربه خانه " أرقم بن أبي أرقم " رفت به قصد کشتن رسول الله صلي الله عليه و سلم. عمربسيار خشمگين وعصباني تا آن لحظه دشمن اسلام بود دربين راه بامردي ازطايفه بني زهره برخورد. مرد به عمر گفت کجا مي روي براي چه اينقدرعصباني هستي چه شده شمشير به دست داري . عمرگفت مي روم محمد رابکشم که بي احترامي مي کند به دين ما وبه خدايان ناسزا مي گويد وآن مردگفت چقدر مغرور هستي با اين وضع نمي داني چه مي گويي وچه مي کني . برو ببين اهل خانه ات چه مي کنند آنها به دين جديد گرويده اند درحالي که تو قصد قتل محمد الله صلي الله عليه و سلم داري عمر با عصبانيت گفت مگر کدام يک ازاهل خانه من ايمان آورده اند. آن مرد گفت خواهرت فاطمه وشوهرش به دين محمد وارد شده اند. عمر گفت به بدترين وجه آنها را مي کشم عمر باشتاب همچنان درنده اي وحشتناک وارد خانه خواهرش شد صدايي شنيد ولي نمي دانست اين صدا از کجا وازچيست دراين اثناء فاطمه درون اطاق براي خباب بن الارت سوره " طه " مي خواند همينکه صداي عمر شنيدند خباب پشت پرده پنهان شد. فاطمه ورقه اي ازقرآن که دردست داشت زير دامنش پنهان کرد. عمروارد اطاق شد وگفت اين چه صدايي بود که من شنيدم چه مي خوانديد اصلاً شماها چه مي کنيد فاطمه وشوهرش گفتند چيزي نبود که تو بشنوي . عمر گفت بله شنيدم وهمچنان شنيده ام تابع دين محمد شده ايد سعيد گفت بله تو فکرمي کني غيرازدين توديني ديگر نيست. عمر وحشتناک روي سعيد شوهر خواهرش افتاد براي زدن. فاطمه آمد که ازشوهرش دفاع کند عمر مشت محکمي به صورتش زد که ا ز شدت درد خون از صورتش جاري شد. فاطمه گفت اي برادر مابه دين حق پيوسته ايم که دين ديگري بهترازاسلام حق نيست ما ايمان به خدا ودين رسول خدا آورده ايم. عمر باديدن جاري شدن خون ازصورت خواهرش به خودآمدوگفت آن ورقه اي که دردست داري چيست نشانم ده خواهرش گفت مي ترسم پاره کني . عمر قسم يادکردو گفت پاره نمي کنم مي خوانم وپس مي دهم. فاطمه دردل گفت شايد اسلام بياورد گفت تومسلمان نشده اي وبدنت نجس است بايدوضو بگيري وغسل به خود دهي چون کلام خدا فقط طاهرين به دست مي گيرند بايد بدنت راطاهرکني . عمر رفت خودراغسل داد بدن را طاهر کرد ووضو گرفت وآن ورقه اي که قرآن رويش نوشته بودعمربرداشت وخواند، گفت به به بهترين کلام وبهترين حرف، همچون چيزي تابه حال نشنيده بودم.درهمين لحظه خباب ازجايي که پنهان شده بود بيرون آمدوگفت اي عمرفکر مي کنم خداوند خواسته دين محمد و دعوت محمد رابپذيري. چون من ديروزازمحمد شنيدم که دعاء مي کرد ومي گفت خدايا اسلام راعزّت ببخش به عمرين. عمرگفت اي خباب محمد کجاست؟ خباب بي درنگ باعمررفتند خانه " أرقم بن أبي أرقم " درآن خانه اي که حضرت محمد صلي الله عليه وسلم با ياران نشسته بودند درهمان جا عمراسلام آوردومسلمان شد در حالي که 41 ساله بوده وبه خداورسول خداايمان ودين اسلام راپذيرفت بامسلمان شدن عمرمسلمانان همگي باصداي بلند يک تکبيرگفتند.ولي در موقع ازدواج علي با خواهر عمر در مسجد همه سه تکبير گفتند و اين غده اي در دل عمر شد و براي هميشه صيغه را حرام نمود بعد از اين ياران عمر چون صيغه حرام بود زنا ميکردند عمر 41 ساله تا گفت اشهد ان لا اله الا الله محمد رسوالله گفت صداي الله اکبر گويان آنهادرهمه جاي مکه پيچيد که مشرکان مکه به لرزه افتادند. مشرکين وقتي دانستند يکي ديگر ازبزرگان مکه به دين مبين اسلام پيوسته خواروذليل وبه فکرچاره افتادند ولي مسلمانان با اسلام آوردن عمربن خطّاب رضي الله عنه عزّت وشرفشان روز به روز بالا گرفت. حضرت عمر رضي الله عنه مکان ومنزلت خاص دراسلام وميان مردم دارد رسول الله صلي الله عليه و سلم براي عمردعانمود وخداوندبزرگ دعاي رسولش صلي الله عليه وسلم اجابت فرمود وعمر مسلمان شد به وسيله خواهرش فاطمه بنت خطّاب درقرآن کريم خداوند بزرگ براي کساني که زودپيش قدم به دين مبين اسلام مي شدندو به دعوت رسول خدا پاسخ مثبت مي دادند درسوره " النحل " ثبت وبيان فرموده اند وسبحان الله العظيم وصلي الله وسلم علي سيدنا محمد وعلي آل واصحاب الکرام اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه با سه آيه قرآن : تا وقتي پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) زنده بودند شيعه و سني نبود . رهبر همه پيامبر بود . بعد از پيامبر ما شيعيان فقه خودمان را از اهل بيت گرفتيم و اهل سنت از چهار تا عالم ديگه ، امام احمد حنبل مردي بود تنبل ، ابو حنيفه شاگرد امام صادق (ع) ،که همه شان ايراني بودند مالک و شافعي هنوز يک دقيقه نشده اولا : ما که فقه مان را از اهل بيت گرفتيم سه تا آيه داريم ، قرآن راجع به اهل بيت (عليهم السلام ) وقتي به کلمه اهل بيت که مي رسه مي فرمايد : يطهرکم تطهيرا ( احزاب ۳۳ ) يطهرکم يعني معصومند . هيچ کس نگفته يطهرکم مال ابو حنيفه و شافعي هست . نه شيعه گفته نه سني . دوما : اهل بيت قرن اول هجري بودند ، اما چهار تا عالم سني يعني ابوحنيفه و شافعي و مالکي و امام احمد حنبل مال قرن دوم هجري بودند اينها همه مال امام صادق بودند شاگرد شاگرد ايشان بودند . اهل بيت يک قرن از اونها جلوتر بودند . قرآن مي فرمايد “و السابقون السابقون اولئک المقربون ” (واقعه ۱۰و۱۱) سوما : تمام اهل بيت شهيد شدند ، يکي از علماء اهل سنت سيلي نخوردند . قرآن مي فرمايد : “فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما ” (نساء ۹۵) يک دقيقه من تموم شد دوازده امام ضربدر پنج تنه آل عباء=60 ثانيه و ساعت هفته و ماه و سال 12 ماه درخشان علي 12 امام شيعه حق با تشيع شيعه است . ما شيعه هستيم بدليل اينکه يک : ما فقه مان را اهل بيت گرفتيم معصومند (يطهرکم تطهيرا ) دو :يک قرن جلوترند ( و السابقون السابقون ) سوم : همه ائمه شهيد شدند ( قتلوا في سبيل الله ) شما اهل سنت اگر مي توانيد يک آيه بخوانديد که چرا دينت را از ابوحنيفه گرفتيد ؟ حجت الاسلام قرائتي التماس دعا حقانيت مذهب شيعه در قرآن دوازده امام عليهم السلام در قرآن روشنى عالم از نور حضرت زهرا (س) ابنمسعود نقل مىكند كه، ديدم على بن ابىطالب عليهالسلام را كه مشغول نماز است و در ركوع و سجودش مىگويد: «اللهم بحق محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم عبدك، اغفر للخاطئين من شيعتى» پروردگارا، به حق بندهى مقربت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم خطاكاران از شيعيان مرا ببخش. از نزد او خارج شدم و به محضر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم شرفياب شدم. ايشان را در حال نماز يافتم. ديدم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در نماز خود مىگويد: «اللهم بحق على عليهالسلام عبدك اغفر للخاطئين من امتى» خداوندا، خطاكاران از امت مرا، بحق على عليهالسلام بندهى مقربت ببخش. از آنچه ديده بودم، در من وحشت و ترديد بزرگى ايجاد شد. وقتى نماز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم به پايان رسيد، خطاب به من فرمودند: اى پسر مسعود، آيا كافر شدى بعد از آنكه ايمان آورده بودى؟ عرض كردم، ابداً چنين نيست يا رسولاللَّه، بلكه ديدم على عليهالسلام را كه خداوند را به حق شما طلب مىكرد و شما را ديدم كه خدا را به حق على عليهالسلام مىخوانديد. پس ترديد كردم كه كداميك از شما نزد خداى عزوجل برتريد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمودند: اى پسر مسعود، بنشين. پس من در مقابل، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم نشستم. آن حضرت فرمودند: «ان اللَّه خلقنى و علياً من نور قدرته قبل ان يخلق الخلق بالفى عام اذ لا تسبيح و لاتقديس.» خداوند من و على عليهالسلام را از نور عظمت و بزرگى خود خلق كرد: هزار سال قبل از آنكه ساير خلائق را بيافريند. زمانى كه هيچ تسبيح و تقديسى وجود نداشت. «ففتق نورى، فخلق منه السموات و الارضين و انا و اللَّه اجل من السماوات و الارضين.» پس نور مرا شكافت و از نور من آسمانها و زمين را آفريد به خداى تبارك و تعالى قسم كه من از آسمانها و زمين برترم. «وفتق نور على بن ابىطالب عليهالسلام فخلق منه العرش و الكرسى و على بن ابىطالب عليهالسلام و اللَّه افضل من العرش و الكرسى» و چون نور على عليهالسلام را منتشر ساخت عرش و كرسى از نور او خلق گرديد؛ به پروردگار قسم كه على عليهالسلام از عرش و كرسى افضل است. «و فتق نور الحسن عليهالسلام فخلق منه اللوح و القلم و الحسن عليهالسلام و اللَّه افضل من اللوح و القلم». سپس نور حسن عليهالسلام را باز كرد و لوح و قلم از نور حسن عليهالسلام به وجود آمد و به خدا قسم كه حسن عليهالسلام از لوح و قلم نيز برتر است. «وفتق نور الحسين عليهالسلام فخلق منه الجنان و الحور العين و الحسين عليهالسلام و اللَّه افضل من الحور العين.» و چون هستى را از نور حسين عليهالسلام معطر كرد، بهشت و حوريان زيباروى از نور او پديدار گشتند؛ واللَّه حسين از حورالعين برتر است. «ثم اظلمت المشارق و المغارب فشكت الملائكه الى اللَّه تعالى ان يكشف عنهم تلك الظلمه فتكلم اللَّه جل جلاله كلمه فخلق منها روحا ثم تكلم بكلمه فخلق من تلك الكلمه نورا فاضاف النور الى تلك الروح و اقامها مقام العرش فزهرت المشارق و المغارب فهى فاطمه الزهراء عليهاالسلام و لذلك سميت الزهراء لان نورها زهرت به السماوات.» سپس همهى هستى از شرق تا به غرب تاريك ماند. ملائكه بر پروردگار از آن همه تاريكى و ظلمت شكايت كردند و خواستند كه پروردگار تاريكى را از ايشان برطرف كند. پروردگار در اجابت خواستهى آنان كلمهاى فرمود، از آن كلمه روحى خلق گرديد، سپس كلمهاى ديگر فرمود و از آن كلمه نورى خلق شد پس آن نور را به آن روح اضافه كرد و آن را در بلندترين مكان عرش قرار داد. همهى عالم از شرق تا به غرب نورانى شد. آن روح آميخته به نور خلق شده از لطف پروردگار كسى نيست، جز فاطمه زهرا عليهاالسلام و به همين دليل او را زهرا عليهاالسلام ناميدند زيرا نورش آسمانها را روشن ساخت. در ادامهى اين روايت زيبا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم مىفرمايند: «يابن مسعود اذا كان يوم القيامه يقول اللَّه جل جلاله لى و لعلى ادخلا الجنه من شئتما و ادخلا النار من شئتما و ذلك قوله تعالى (القيا فى جهنم كل كفار عنيد) فالكافر من جحد نبوتى و العنيد من جحد بولايه على بن ابىطالب عليهالسلام و عترته و الجنه لشيعته و لمحبيه.» اى پسر مسعود، چون روز قيامت فرارسد، پروردگار به من و على عليهالسلام مىفرمايد: هركس را كه مىخواهيد به بهشت داخل كنيد و به جهنم بفرستيد هركس را كه مىخواهيد. و اين قول پروردگار در قرآن مجيد است كه (القيا فى جهنم كل كفار عنيد) (1) هر كافر متكبر لجوج را به جهنم افكنيد پس كافر كسى است كه از نبوت من سرپيچى كند و عنيد كسى است كه از ولايت على بن ابىطالب عليهالسلام و عترتش و محبت كردن به شيعيان و دوستانش سر باززند. (2) و در روايت ديگرى است كه: خداوند نور پنج تن را از نور عظمتش آفريد، و آسمان و زمين را از نور پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و عرش و كرسى را از نور على عليهالسلام و لوح و قلم را از نور حسن عليهالسلام و حورالعين را از نور حسين عليهالسلام آفريد. مشرق و مغرب عالم در ظلمت و تاريكى بود. فرشتگان از اين ظلمت به خدا شكايت كردند و خدا را به اين انوار قسم دادند كه ظلمت را بردارد. اين بود كه خداوند روح و نور فاطمه عليهاالسلام را آفريد، و مشرق و مغرب آفرينش روشن شد. منبع : 1- سورهى مباركهى ق، آيهى 24. 2- بحارالانوار، ج 40، ص 43. با توجه به اين مقدمات، اينك در پاسخ پرسش مطرح شده ميگوييم: در قرآن كريم به صورت كلي و به طريق رمز و راز، از دوازده امام عليهم السلام ياد شده است كه اين مطلب را پس از بررسي و دقت ميشود فهميد، چرا كه بعضي از آيات متضمّن قرائن و شواهد كلامي و عقلاني است كه پس از تأمل بسيار و با كمك تفسير و تأويل، ميتوان به آن دست يافت. در عين حال، معناي ظاهر آن نيز براي عموم درست است و حجت به شمار ميرود. اين آيه كه به شمار امامان اشاره ميكند، چنين است: (انّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهراً في كتاب الله يوم خلق السموات و الارض منها اربعة حُرُم ذلك الدين القيم فلا تظلموا فيهنّ انفسكم)؛ تحقيقاً شمار ماههاي سال، دوازده ماه است. اين حقيقت در كتاب خدا و روزي كه آسمانها و زمين را آفريد، چنين بوده است. از اين دوازده ماه، چهار تا، حرام است. اين است دين استوار. پس در آن چهار ماه حرام، به خويشتن ستم روا مداريد» (برائت، 36). قراين و شواهد كلامي نكتهها و قرايني در آيه مذكور هست كه ميتواند خوانندگان هوشيار و عالمان با انصاف را با ياري فكر و تأمّل، به مقصد اصلي و تأويل باطني رهنمون باشد. اين نكات، عبارتاند از: 1. ميان تمام ملتها و پيروان مكتبها، سال دوازده ماه است و اين، موضوعي است بسيار بديهي و هيچ خردمندي آن را انكار نميكند؛[2] از اين رو آوردن ادات تأكيد بر اثبات اين كه هر سال، از دوازده ماه تشكيل شده است، با حفظ فصاحت و بلاغت آن، تأييدي است بر وجود ماههاي قمري، نه شمسي. در عين حال، بايد توجه داشت كه افزوده شدن اين نوع قرائن كلامي، خواننده را به يك معناي باطني نيز راهنمايي ميكند؛ چرا كه گفتهاند: «زيادة المباني تدلّ علي زيادة المعاني؛ افزايش حروف، مقدمات، قيود و قرائن لفظي و مقامي، دليل است بر فزوني معاني». 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا ء =60 ثانيه و ساعت و هفته و سال هم ميگويد امامان بر حق جانشينان پيامبر 12 نفرند دوازده نور الهي دوازده ماه الهي 12 ساعت نشانه دوازده تن حواريون حضرت عيسي (ع) وپامبر اسلام و علي (ع) است 2. قيد «عند الله» در آيه به حسب ظاهر، مقابل «عند الناس» است؛ يعني شايد سال، نزد همه مردم دنيا دوازده ماه نباشد. البته ممكن است قيد مذكور، اشاره به قا نون خلقت و بيانگر سير طبيعي ماه نيز باشد؛ زيرا ممكن است مردم، سال و ماهها را از نوع قراردادهاي اعتباري و عرفي بدانند و طبق خواسته خود به كمك افكار عمومي با وضع قوانين اعتباري تغيير دهند؛ چنان كه مسلك پوشالي «بابي» و «بهايي» سال را به زعم خود نوزده ماه دانسته و ماه را نيز نوزده روز قرار دادهاند. حقانيت مذهب شيعه در قرآن شيعه دوازده امامي، يگانه مذهبي است كه بر سنت اصيل اسلام واقعي استوار مانده و عقيده دارد كه اسلام، مكتب جامع و جاويد است و براي تمام اعمال و اخلاق و عقايد انسان از ساده ترين مسايل مثل خوردن و خوابيدن گرفته تا عالي ترين مسايل مثل مبدء و معاد دستور و برنامه دارد. به عقيده شيعه چنين مكتبي امكان ندارد در مسأله بسيار مهم رهبري و امامت و تعيين جانشين براي پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله- سكوت اختيار كند و يا انتخاب چنين منصبي را به عهده انسانهاي معمولي بگذارد. اين عقيده صحيح را قرآن و سنت و عقل تاييد مي كند. در اين قسمت به شواهد قرآني بسنده و به نمونه هايي از آيات قرآني اشاره مي كنيم و تفصيل آنرا به منابع مربوطه ارجاع مي دهيم . اول: آيه «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً»[1] در كنار آيه شريفه «يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله يعصمك من الناس ...»[2] با توجه به شأن نزول اين آيات كه در حجه الوداع نازل شده و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ صريحاً علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ را به عنوان مولا و سرپرست مسلمين معرفي كردند، جاي هيچ شك و ترديدي را باقي نمي گذارد كه: حق با مذهبي است كه امام منصوص را اطاعت و تبعيّت مي كند. در منابع مهم تفسيري ذيل اين دو آيه، قراين و شواهد متعددي بر نصب حضرت علي ـ عليه السلام ـ وارد شده است كه در اين مقال نمي گنجد، و در اين قسمت به ذكر نمونه اي بسنده مي شود: جويني در كتاب «فرائد السمطين» به اسنادي كه دارد نقل مي كند كه در زمان خلافت عثمان در مسجد رسول اللّه ـ صلي الله عليه و آله ـ مجلسي با شركت بيش از دويست تن از جمله سعد بن ابي وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه، زبير، مقداد، ابوذر، حسن ـ عليه السلام ـ و حسين ـ عليه السلام ـ و ابن عباس و ... تشكيل شده بود كه قريش و انصار، هر يك فضايل خود را يادآور مي شدند. علي ـ عليه السلام ـ كناري نشسته و ساكت بودند، جمعيت از او خواستند فضايل خود را يادآور شود. علي ـ عليه السلام ـ شماري از فضايل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و فضيلتهاي خويش را بر شمرد و از آنان تصديق و گواهي خواست و آنان گواهي دادند از جمله فرمودند: شما را به خدا سوگند مي دهم آيا مي دانيد هنگامي كه آيه: «انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون» و آيه «ام حسبتم ان تتركوا و لمّا يعلم الله الذين جاهدوا منكم و لم يتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنون وليجه» نازل شد مردم گفتند يا رسول الله اين آيه ها مخصوص برخي از مومنان است يا شامل همه؟ اينجا بود كه خداوند پيامبرش را امر فرمود، تا سرپرستان آنان را در امور، براي آنان معرفي كند همانگونه كه نماز و زكات و حج را معرفي كرده است و امر فرمود تا مرا در غدير خم نصب كند لذا فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال ...» در اين هنگام سلمان برخاست و گفت يا رسول اللّه اين چه ولايتي است؟ فرمود: همان ولايتي كه من دارم ... آنگاه اين آيه نازل شد: «اليوم اكملت لكم ...» آنگاه ابوبكر و عمر برخاستند و گفتند: يا رسول الله اين آيه مخصوص علي است؟ فرمود: آري و علي و ديگر اوصياء من تا روز قيامت. گفتند يارسول اللّه آنها را معرفي بفرما، فرمود: علي سپس فرزندم حسن و سپس حسين و ...[3] چنانكه در منابع متعدد اهل سنت از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت شده كه فرمودند: وصي و جانشين بعد از من علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ است و بعد از او، دو فرزندم حسن سپس حسين كه نه امام ديگر از صلب حسين پي هم مي آيند ... يعني وقتي حسين از دنيا رفت پسرش علي، بعد پسرش محمد، بعد پسرش جعفر، بعد پسرش موسي، بعد پسرش علي، بعد پسرش محمد، بعد پسرش علي، بعد حسن، سپس حجت ابن الحسن، اينها امامان دوازده گانه اند به تعداد نقباي بني اسرائيل[4] دوم: «يا ايّها الَّذين آمنُوا أطيعُوا اللَّه وَ اَطيعُوا الرَسولَ وَ اُولي الأمرِ مِنْكُمُ، فَاِنْ تَنَازَعْتُمْ في شيء فَرُدُّوهُ الي اللّه»[5]و اولي الامر منکم (14) حرف جانشينه دوازده اما م و چهارده معصوم صاحب الامر قائم آل محمد مولاي شيعيان ميباشد آيه شريفه دستور به اطاعت مطلق و بي چون و چرا از خدا را مي دهد سپس با همان لحن و سياق دستور اطاعت از پيامبر را صادر مي كند، شكي نيست كه خداوند، معصوم مطلق و بري از خطاء و گناه و سهو است، پس دستوراتش همواره صحيح و هميشه مطاع است، از اينكه قرآن عين همين اطاعت را براي پيامبر از مردم خواسته است معلوم مي شود پيامبر هم كاملا معصوم است چنانكه در آيه ديگر هم دستور داده و فرموده است: «وَ اَطيعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكم تُرحَمون»[6] كه در آن بدون تكرار لفظ «اطيعوا» اطاعت پيامبر عين اطاعت خداوند است. در قدم سوم مؤمنين را به اطاعت مطلق و بي چون و چرا، از اولوالامر مي خواند كه معلوم مي شود اولوالامر هم معصومند هيچگاه دستور به گناه و ناصواب نمي دهند وگرنه اطاعت مطلق از آنها صحيح نبود چنانكه قرآن در ساير موارد كه پاي خطا و اشتباه در ناحيه مطاع متصور است، اطاعت را مقيد مي كند مثلا در مورد احترام و اطاعت پدر و مادر مي فرمايد: «وَ وَصينا الأنسانَ بِوالِدَيهِ حُسناً وَ اِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعْهُما» [7] تا اينجاي استدلال فخر رازي از علماي مشهور اهل سنت ما را همراهي مي كند. اما اينكه اولوالامر معصوم چه كساني هستند، حق اين است كه آنها اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و امامان دوازده گانه از فرزندان پيامبر خاتم هستند. دلايل ما ـ اول: حديث منزلت ـ در حديثي كه حاكم حسكاني در شواهد التنزيل[8] در تفسير آيه اولي الامر آورده به اسناد خويش از مجاهد روايت كرد: آيه كريمه در مورد اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نازل گرديد، آنجا كه رسول اللّه ـ صلي الله عليه و آله ـ در مدينه وي را جانشين خويش قرار داد آنگاه علي ـ عليه السلام ـ فرمود: مرا بر زنان و كودكان جانشين قرار مي دهي؟ پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: آيا نمي پسندي كه نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسي باشي. آنجا كه به او گفت: «اخلفني في قومي» در ميان قوم من جانشينم باش و اصلاح كن، اينجا بود كه و «اولي الامر منكم» نازل شد در حق علي ـ عليه السلام ـ ، اين گفته مورد تأييد مجاهد مفسر بزرگ مي باشد; حاكم حسكاني مي گويد: اين همان حديث منزلت است كه شيخ ما ابو حازم حافظ مي گفت من آنرا به پنج هزار سند تخريج كرده ام پس در اعتبار حديث ترديدي نيست و محدّثان بزرگ مانند ابن عساكر از صحابه بسيار روايت كرده اند.[9] دوم: «حديث اطاعت» ، حاكم نيشابوري در مستدرك نقل مي كند كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «كسي كه مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده و كسي كه مرا معصيت كند خدا را معصيت كرده و كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را اطاعت كند مرا اطاعت كرده و كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را معصيت كند مرا معصيت كرده»[10] اين حديث به طور واضح دلالت بر واجب الاطاعه بودن علي ـ عليه السلام ـ مانند خود پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و عصمت علي ـ عليه السلام ـ دلالت دارد و در واقع حديث مفسر آيه شريفه « اولي الامر» است. سوم: همانگونه كه فخر رازي با استدلال به اين نتيجه رسيد كه اولوالامر بايد معصوم باشد[11] شيعه نيز همين عقيده را دارند. از طرفي اهل سنت، پيامبر را معصوم مي دانند و اهل تشيع پيامبر و ائمه دوازده گانه را معصوم مي دانند. بنابراين اجماع قائم است ك غير از پيامبر و ائمه اهل بيت، معصومي كه مصداق اولوالامر باشد نداريم.[12] توضيح اينكه امام بايد معصوم باشد; در ميان امت اسلامي دو قول بيشتر نيست عده اي مي گويند عصمت شرط امامت نيست، عده اي مي گويند عصمت شرط امامت است. اما قول اول با آيه شريفه اولوالامر و به اقتضاي سخن وتفسير فخر رازي باطل شد. پس حق منحصر در قول دوم مي شود يعني امام بايد معصوم باشد و تمام كساني كه عصمت را شرط امامت مي دانند اجماعاً و اتفاقاً علي بن ابيطالب را امام مي دانند.[13] در اينجا به چند نمونه ديگر از آيات قرآني كه مسأله نصب و معرفي امامت و حقانيت مذهب اهل بيت را مي رساند يادآور مي شويم و در ذيل هر كدام منابع مهم اهل سنت را كه دلالت آيات را پذيرفته اند ذكر مي كنيم. 1- « ... فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علي الكاذبين»[14] زمخشري مي گويد: اين آيه كريمه، قوي ترين دليل بر فضيلت اصحاب كساء است.[15] آلوسي مي گويد: دلالت آيه كريمه بر فضيلت آل پيامبر كه آل الله اند براي هيچ مؤمني قابل ترديد نيست...[16] در صحيح مسلم[17] و سنن ترمذي[18] و مسند احمد بن حنبل[19] وارد شده كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ حضرت علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه ـ عليها السلام ـ و حسن ـ عليه السلام ـ و حسين ـ عليه السلام ـ را با خود به صحراي مباهله آوردند، در اين آيه از علي ـ عليه السلام ـ تعبير به نفس پيامبر شده و ابتهال و دعا خواندن كار مشترك پيامبر و اهل بيتش بوده كه در نزول لعنت بر كاذبين مؤثر بوده است. 2- «انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيراً»[20] اين آيه عصمت اهل بيت را بيان مي كند و تا معصوم باشد نوبت به غير معصوم در ولايت و امامت و رياست مذهب نمي رسد. لذا وقتي كه با توجه آيات قرآن و روايات صحيح فريقين، امامت و ولايت متعلق به جانشين به حق بعد از پيامبر اسلام- صلي الله عليه و آله- مي باشد و آن جانشينان كساني نيستند مگر اميرالمومنين حضرت علي و فرزندانش - عليهم السلام-. پس واضح و مسلّم است كه تبعيت واقعي از امامت ائمه اطهار - عليهم السلام- مهمترين دليل روشن است بر حقانيت مذهب تشيّع. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مائده/3. [2] . مائده/67. [3] . ابراهيم بن محمد جويني، فرائد السمطين، بيروت، مؤسسه المحمودي للطباعه والنشر، ج1، ص312. [4] . فرائد السمطين، تحقيق شيخ محمد باقر محمودي، بيروت، موسسه المحمودي، چاپ اول، 1400 هـ ، ج 2، ص 134. ايضاً سبط ابن جوزي، تذكره الخواص، بيروت، مؤسسه اهل البيت، 1401 هـ ، ص 327. ايضاً سليمان قندوزي، ينابيع الموده، اسلامبول، مطبعه اختر، 1301 هـ ، ص 444، باب 77. [5] . نساء/59. [6] . آل عمران/32. [7] . عنكبوت/8. [8] . حاكم حسكاني، شواهد التنزيل، مؤسسه الطبع و النشر، ج 2، ص 190. [9] . همان، ص 195. [10] . حاكم نيشابوري، المستدرك علي الصحيحين، مؤسسه طبع و نشر، ج 3، ص 195. [11] . فخر رازي، تفسير، تهران، دارالكتب العلميه، چاپ دوم، سطر 2، ج 10، ص 144. [12] . حلي، كشف المراد، تحقيق آيت الله سبحاني، انتشارات مؤسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ اول، ص 188. [13] . كشف المراد، تحقيق استاد حسن زاده، جامعه مدرسين قم، چاپ چهارم، ص 367. [14] . آل عمران/61. [15] . جار الله زمخشري، تفسير الكشاف، بيروت، دار الكتاب العربي، ج 1، ص 370. [16] . آلوسي، روح المعاني، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج 3، ص 189. [17] . صحيح مسلم، كتاب فضايل الصحابه باب فضايل علي بن ابيطالب، مؤسسه عز الدين للعباده والنشر، ج 5، ص 23، حديث 32. [18] . سنن ترمذي، دارالفكر، ج 5، ص 565. [19] . مسند احمد بن حنبل،» بيروت، دار صادر، ج 1، ص 185. [20] . احزاب/33.